کافی است نگاهی کوتاه به دستاورد های بانک ملی بر روی سایت این بانک داشته باشید ، با تقدیرنامه ای روبرو خواهید شد که بر اساس آن از خاوری مدیر عامل فراری و سابق این بانک برای امر به معروف و نهی از منکر تقدیر شده است . نکته جالب هم سمت خاوری در شورای امر به معروف و همچنین کسی است که این تقدیر نامه را به وی داده است .

لوح تقدیر از محمود رضا خاوری مدیر عامل فراری بانک ملی هنوز روی سایت این بانک و در قسمت دستاورد‌ها قرار دارد. نکته جالب اینکه خاوری این تقدیر نامه را به خاطر تلاش برای ارتقاء امر به معروف و نهی از منکر لسانی دریافت کرده است. البته خود وی همزمان ریاست هیات امر به معروف و نهی از منکر بانک ملی را بر عهده داشته است.

 به گزارش تابناک در متن این تقدیر نامه آمده است:

جناب آقای محمود رضا خاوری

احتراما با آرزوی توفیق روزافزون برای حضرتعالی در راستای حاکمیت بخشیدن به ارزش‌های دینی در پرتو عمل به فرضیه الهی امر به معروف و نهی از منکر و کسب تقوای الهی نظر به اینکه حضرتعالی در جهت احیای فریضتین و ترویج و گسترش فرهنگ امر به معروف و نهی از منکر و تذکر لسانی در بانک ملی ایران اهتمام ورزیده و تلاش نموده‌اید، لذا جا دارد از خدمات ارزنده و همکاری حضرتعالی با ستاد احیاء تشکر نموده و این لوح تقدیر به رسم یاد بود به حضرتعالی اعطاء می‌گردد.
از خداوند سبحان موفقیت روزافزون حضرتعالی را در ارتقاء فضائل اخلاقی و نیل به ارزش‌ها و آرمان‌های ارزشمند نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران مسئلت داریم.
 

البته اکنون این گزارش در این باره قضاوت نخواهد کرد که مدیر عامل بانک ملی عامل به انجام فریضه‌های امر به معروف و نهی از منکر لسانی بوده است یا نه؛ چرا که از این موضوع اطلاعی ندارد. با این وجود آنچه عملا در در دوران ریاست وی در بانک ملی و در جریان اختلاس بزرگ اقتصادی رخ دهد، نشان می‌دهد که وی حداقل در مقام عمل اینگونه نبوده است.

اما نکته مهم‌تر آن است که تقریبا مثل روال مرسوم در اغلب ادارات ایرانی نخستین لوح تقدیر هر عمل مطلوب و خواستنی به رئیس آن اداره می‌رسد  و در سایت بانک ملی در زمره دستاورد‌های بانک ملی هم محسوب شده است!

آمارها نشان می دهد که حدود 3000 افغانی در زندان ایران به دلیل انجام جرم های مختلف ، نگه داری می شوند ، اما هیچ آماری درباره ایرانیان دربند در افغانستان وجود ندارد . حال مقامات ایرانی چه را می خواهند معاوضه کنند ؟

پس از گستاخی های امارات نسبت به تمامیت ارضی ایران ، حال نوبت به سعودی ها و قطری ها رسیده است که تهدیداتی را متوجه جزیره قشم بکنند . تهدیداتی که اگر چه از جنس گستاخی نسبت به ابوموسی نیست ، اما حداقل جریان مشابهی ، چنین گستاخی ها و تهدیداتی را در سرزمین ایران و علیه آن انجام می دهند.

ادعاهای وزیر خارجه امارات درباره حاکمیت این کشور بر ابوموسی و حمایت برخی از کشور‌های عربی حوزه خلیج فارس از این ادعا‌ها همچنان ادامه دارد که خبر رسیده است جزیر قشم، بزرگ‌ترین جزیره ایرانی در خلیج فارس هم با تهدیداتی اگر نه از جنسی مشابه ابوموسی، اما با تهدیدگرانی مشابه روبرو است. تهدیدگرانی که همزمان هم تمامیت ارضی ایران را در ابوموسی را نشانه رفته‌اند و هم یکپارچه گی هویت ایرانی را اکنون در قشم هدف گرفته‌اند.

به گزارش «تابناک»، در ماه‌های اخیر تلاش‌ها برای ترویج و گسترش وهابیت در جزیره قشم به شدت افزایش یافته است، تلاش‌هایی که از یک سو بنیان خود را بر تفرقه بین ایرانیان متمرکز کرده است و از سویی دیگر درصدد است هویت جمعی، اما یکپارچه ایرانیان را دچار اختلال کند.

این تلاش‌های عمدتا از سوی شیخ نشین‌های حاشیه خلیج فارس البته به رهبری سعودی و قطر در حال انجام است تا دربین مردم مناطق مرزنشین ایرانی نوعی تفرقه و نزاع‌های مذهبی و در ‌‌نهایت هویتی ایجاد کرده و به یکپارچه گی جامعه ایرانی آسیب وارد کنند.

در ماجراهای اخیر در این جزیره که یک نفر شیعه توسط عده‌ای که مورد حمایت جریان وهابیت سعودی – قطری هستند، کشته شده، زنگ خطری است که به صدا درآمده است و تهدیدی که اکنون از ناحیه سعودی – قطری هویت ایرانیان را تهدید می‌کند، کمتر از گستاخی‌های اماراتی نیست و باید از هم اکنون آن را جدی گرفت و هشدار‌های لازم را به حاشیه نشین‌های خلیج فارس و بادیه نشین‌های سعودی داد.

یکی از سیاست‌های وهابیت در مناطق مرزی ایران، بر هم زدن تعادل جمعیتی و گسترش جمعیت این مناطق به نفع جریان وهابیت است که متاسفانه از سوی مسئولان ایرانی جدی گرفته نمی‌شود. در همین جزیره قشم که فاصله بسیار اندکی با شهرهای جنوبی استان هرمزگان دارد هنوز ما نتوانسته‌ایم یک پل دو یا سه کلیومتری را برای اتصال جزیره قشم به شهرهای جنوبی کشور برقرار کنیم و رفت و آمد به این جزیره مستعد توسعه، اما توسعه نیافته را برای مردمان ایران فراهم کنیم و به نوعی خود همراه تهدیدگران این مناطق شده‌ایم و با سیاست‌های خود کاری کرده‌ایم که ما هم به برهم خوردن تعادل جمعیتی این مناطق به نفع جریاناتی هم چون وهابیت که حمایت مالی شدید سعودی – قطری را هم دارند، کمک کرده‌ایم.

در هر مساله‌ای که دقیق می‌شویم و هر تهدیدی علیه ایران را رصد می‌کنیم، متاسفانه در جای جای آن کم کاری و اهمال عده‌ای از مقامات را مشاهده می‌کنیم. قشم را امروز دریابیم. فردا دیر است.